مامان و پسر

این هفته...

این هفته سرم شلوغه،خیلی خیلی هم شلوغه آخه آخر هفته عروسی خاله هانی هست کلی کار داریم،این چند روز همش در جا ل خرید بودیم دیروز که داشتم لباسات آماده میکردم گفتی مامان واسه چی این  همه لباس برام  گرفتی، گفتم واسه عروسی خاله گفتی:مامان خیلی بی معرفتی شما هم عروسی گرفتین ولی من تو عکسا نیستم ...
10 مرداد 1393

تغییر مهد

هفته پیش رفتم یه مهد کودک ببینم تا مهدت جابه جا کنم اما وقتیاز مهد اومدیم گفتی مامان وستام هم تو مهد جدیدی هستن جا خوردم و البته کمی فکر کردم،یادمه زمانی که بچه بودم کلاسامونو جا به جا کردند ومن کلی گریه کردم که چرا پیش دوستام نیستم آخرش هم مامانم را مجبور کردم بیاد با مدیرمون صحبت کنه منو با دوستام تو یه کلاس بندازن درسته مهد فعلی یه کمی دور از خونه هست ولی عادت کردی به خاله هات،به دوستات و اوناهم به تو عادت کردند... پس فعلا بمون تو همین مهد عزیزم   ...
2 مرداد 1393
1